دوستان عزيز در ذيل گزيده اي از فلسفه قيام امام حسين (ع)آورده شده است:
امام حسين(ع) ضمن وصيّتنامهاي كه هنگام خروج از مدينه و در زمان وداع با برادرش محمّد بنحنفيّه براي وي نوشت، هدف از حركت خويش را چنين بازگو كرد:
من نه از روي سرمستي و گستاخي و نه براي فساد و ستمگري حركت كردم. بلكه تنها براي طلب اصلاح در امّت جدم حركت كردم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و به سيره جدم و پدرم علي بنابيطالب عمل كنم.
و در زيارتهاي مختلف كه در باره امام حسين(ع) از امامان(ع) وارد شده، اين تعابير فراوان ديده ميشود:
«اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوهَ وَ آتَيْتَ الزَّكوهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ»
گواهي ميدهم كه تو نماز را بپا داشتي و زكات دادي و امر به معروف و نهي از منكر كردي.
از اين عبارات، اهداف ذيل را از قيام حضرت، ميتوان استفاده كرد:
الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پيامبر(ص)
ب ـ امر به معروف
ج ـ نهي از منكر
د ـ عمل به سيره رسولخدا(ص) و اميرالمؤمنين(ع) همانند برپايي نماز و پرداخت زكات
ونيز حضرت در نامهاي كه در زمان اقامت خويش در مكّه در پاسخ دعوت به نامههاي اشراف و بزرگان كوفه مبني بر آمدن به كوفه، نوشتند، فلسفه قيام خود را چنين بيان فرمودند:
به جانم سوگند، پيشوا كسي است كه به كتاب خدا عمل كند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پايدار بدارد.
امام(ع) در اين نامه، هدف از قيام را، تلاش در جهت برپايي حكومتي ميداند كه رهبر و پيشواي آن، صفات و امتيازات ذيل را دارا باشد:
الف ـ به كتاب خدا حكم كند.
ب ـ عدالت را در جامعه حاكم كند.
ج ـ متديّن ومعتقد به دين خدا باشد.
د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهي كند.