معرفی وبلاگ
به نام خدا زن با نظاره کردن در آیینه ی گوهر وجودی که خداوند به وی عطا نموده،در می یابدکه از جایگاه اجتماعی بسیار والایی برخوردار است. هیچ پیامبر و معصومی از غیر زن زاده نمی شود.آری "زن با یک دست گهواره و با دست دیگر تاریخ بشریت را حرکت می دهد." زن در حکومت حضرت مهدی(عج)به جایگاه رفیع و واقعی خود دست می یابد.امام باقر(ع)در تفسیر آیه 148 سوره بقره می فرماید:"سوگند به خداوند،313 تن که 50 نفر از آنان زنند،بی هیچ قرار قبلی در مکه گرد می آیند و این است معنای آیه شریف:هرکجا باشید،خداوند شما را حاضر می کند،زیرا او بر هر کاری تواناست.بحار الانوار،ج52،ص223 به امید آن روز - مدیر وبلاگ"باران"
دسته
دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 350683
تعداد نوشته ها : 430
تعداد نظرات : 46
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

اي سحرگاه شب قدر حسين                            روي تو باشد مه بدر حسين

كي سزاوارت بود ويرانه اي                                 جاي تو باشد فقط صدر حسين

كاش جانم مثل جانت خسته بود                            استخوانم مثل تو بشكسته بود

هر كجا اشكي ز چشمت مي چكيد                            تازيانه بر تنت بنشسته بود

كس به مانندت سر بابا نديد                                    تو چرا با عُمر كم قدّت خميد

واي من، اين عقده گشته در دلم                                يك سه ساله دختر و موي سفيد

يا رقيه بهر من تدبير كن                                    با نگاهت بر دلم تاثير كن

 

چهارشنبه بیست و نهم 9 1391 11:53

زينب، نهال غم، چه به ويرانه مي نشاند

مي ريخت خاك و آب هم از ديده مي فشاند

آن كوه استقامت و، آن معدن وقار

در ماتم رقيه، دگر طاقتش نماند

زينب كه تا سحر، همه شب در قيام بود

آن شب دگر، نماز شبش را نشسته خواند

حبيب چايچيان

 

چهارشنبه بیست و نهم 9 1391 11:47

روزي سقراط حكيم مردي را ديد كه خيلي ناراحت و متاثر بود.
علت ناراحتي اش را پرسيد. شخص پاسخ داد :
در راه كه مي آمدم يكي از آشنايان را ديدم. سلام كردم.
جواب نداد و با بي اعتنايي و خودخواهي گذشت و رفت و من از اين طرز رفتار او خيلي رنجيدم.
سقراط گفت : چرا رنجيدي ؟
مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است كه چنين رفتاري ناراحت كننده است.
سقراط پرسيد : اگر در راه كسي را مي ديدي كه به زمين افتاده و از درد به خود مي پيچد.
آيا از دست او دلخور و رنجيده مي شدي ؟
مرد گفت : مسلم است كه هرگز دلخور نمي شدم. آدم از بيمار بودن كسي دلخور نمي شود.
سقراط پرسيد: به جاي دلخوري چه احساسي مي يافتي و چه مي كردي؟
مرد جواب داد : احساس دلسوزي و شفقت و سعي مي كردم طبيب يا دارويي به او برسانم.
سقراط گفت : همه اين كارها را به خاطر آن مي كردي كه او را بيمار مي دانستي.
آيا انسان تنها جسمش بيمار مي شود ؟
و آيا كسي كه رفتارش نا درست است، روانش بيمار نيست ؟
اگر كسي فكر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدي از او ديده نمي شود؟
بيماري فكري و روان نامش "غفلت" است. و بايد به جاي دلخوري و رنجش نسبت به كسي كه بدي مي كند و غافل است دل سوزاند و كمك كرد و به او طبيب روح و داروي جان رساند.
پس از دست هيچ كس دلخور مشو و كينه به دل مگير و آرامش خود را هرگز از دست مده.
بدان كه هر وقت كسي بدي مي كند در آن لحظه بيمار است.

 

دسته ها : نكته
سه شنبه بیست و هشتم 9 1391 17:41
X