شب از راه رسيد
تنهايي بود و سكوتي مبهم
نور ماه به پنجره انگشت زد
هم سفره شديم
به آسمان نگريستم
سرشار از چشمك ستاره ها بود
آه....
راز شب برملا شد
و سينه ام به عشق آشنا
دل به آسمان سپردم
تا صبح دوباره آبي شوم
آبي همچون دريا...
باران -مدير وبلاگ